
اواخر سال 1369 (نیمه شعبان ) میخواستیم در منطقهای شروع به كار تفحص كنیم كه مشكلاتی داشت و میگفتیم شاید مجوز كار به ما ندهند. بحثی در آن زمان پیش آمده و سپاه گفته بود شما راهی كه دارید این است كه یك شهید بیاورید تا مشخص شود در آن منطقه شهید هست. شش روز آن منطقه را گشتیم اما چون به شهیدی برنخوردیم و منطقه هم توجیه نبودیم دلشكسته خواستیم برگردیم.
صبح نیمه شعبان بود؛ گفتیم: «امروز به یاد امام زمان (عج) میگردیم» اما فایده نداشت تا ظهر به جستوجو ادامه داده بودیم و بچهها رفتند برای استراحت.
در حال خودم بودم گفتم: «یا امام زمان یعنی میشود بینتیجه برگردیم؟» همین كه در این فكر بودم چشمم به 5_4 شقایق افتاد كه بر خلاف جاهای دیگر كه تك تك میرویند در آنجا دستهای و كنار هم روییده بودند.
گفتم: «حالا كه دستمان خالی است شقایقها را میچینم ومیبرم برای بچههای معراج تا دلشان شاد شود واین هم عیدیشان باشد.» شقایقها را كه كندم دیدم روی پیشانی یك شهید روییدهاند او نخستین شهیدی بود كه در تفحص پیدا كردیم. شـهـیـد « مـهـدی مـنـتـظـر قـائـم » این جستوجو در منطقهی شرهانی بود و با آوردن آن شهید مجوزی داده شد كه به دنبال آن هم 300 شهید در آن منطقه شناسایی شد. شهدایی كه هر كدام داستانی دارند.
========================================================
بسم رب الشهدا و الصدیقین
دنبال عکس شهدا بودم ، به عکسی برخوردم ،عکس ایشان عجیب مرا به فکر فرو برد تصمیم گرفتم مطالبی از ایشان گرد آوری کنم و در این وبلاگ به نمایش بزارم .این شهید بزرگوار در میان شهیدان از نظر معرفی نمودن به نسل جدید واقعا مظلوم واقع شده است.

شهید محمد منتظر قائم تنها شهید حادثه طبس.«منتظرقائم كه از نخستین نیروهایی بود كه خود را از یزد به محل حادثه در صحرای طبس رساند، هنگامی كه برای بررسی وضعیت درون یكی از هلیكوپترهای ساقط شده آمریكا در صحرای طبس رفت، بر اثر انفجار هلیكوپتر به شهادت رسید.
البته این هلیكوپتر كه حاوی اسناد و مدارك بسیاری از آمریكایی جنایتكار بود، به دستور بنیصدر خائن و توسط نیروی هوایی كه در محل حاضر شده بود، مورد اصابت قرار گرفت»
تواضع و بیریایی در سیره منتظرقائم هویدا بود
یكی از دوستان شهید محمد منتظر قائم با نقل خاطرهای از این شهید بزرگوار میگوید:
«در كردستان معمولاً فرماندهان كلت به كمر میبستند. دو كلت كمری برای محمد فرستاده بودند. در حقیقت بچهها برای محمد درخواست كرده بودند تا فرماندهی او مشخص شود. محمد از پذیرش آن خودداری كرد و گفت: من احتیاجی ندارم، به برادران راننده بدهید تا در مسیر رفت و آمد در جادهها تأمین باشند.
بعدها فهمیدیم كه چون این كلت نشانه فرماندهی او می شد به خاطر اینكه اندك غروری او را نگیرد حاضر نشد آن را به كمر ببندد».
تواضع نیز از دیگر شاخصههای اخلاقی محمد بود. «یك روز یك ماشین بار آرد به موقعیت ما در كردستان رسید. محمد به تنهایی كیسه آردها را به پشت می گرفت و به انبار می آورد. راننده كامیون با دیدن این وضع پرسید: كسی نیست به شما كمك كند، خیلی خسته شدهاید. محمد میگوید: لازم نیست من خودم اینها را میآورم. در آن موقع چند نفر از بچهها می رسند و هنگامی كه محمد را در آن حال خسته میبینند به او میگویند: شما نمیخواهد این كار را انجام بدهید ما هستیم. راننده تازه میفهمد كه محمد خود فرمانده سپاه بوده كه به تنهایی آردها را به دوش گرفته است».
محمد همواره در حال تكامل و تحول بود
حجتالاسلام محمدكاظم راشد یزدی نیز با نقل خاطراتی از شهید محمد منتظر قائم میگوید:
«من از دوران كودكی محمد به واسطه ارادت و رفت و آمدی كه با پدرش داشتم، با او آشنا شدم. محمد با داشتن چنین پدر وارستهای كه مربی تربیتی او بود، همیشه در حال تحول و تكامل بود. قبل از انقلاب، آرزوی پیروزی نهضت امام را داشت و به خاطر عزت اسلام و مسلمین مبارزه میكرد. با بحرانها و مشكلات با هوشیاری و تیزبینی روبهرو میشد. شاید كسانی كه او را عمیق نمی شناختند، فكر میكردند خشن است ولی محمد برای رضای خدا غضب می كرد و از رفتار جوانان منحرف و بیعفت عصبانی میشد. از بینظمی و متظاهرین بدش میآمد و معمولاً كارهای پرزحمت را خودش در جمع انجام میداد و توصیه میكرد: هرچه گفتید باید بتوانید عمل كنید. به روحانیت وارسته و مبارز بسیار علاقمند بود.
شهادت مظلومانه محمد در صحرای طبس به دست خائنان به اسلام و مملكت در من اثری بسیار تأثرانگیز و ناگوار گذاشت.
منتظرقائم دارای هوش و تدبیر سیاسی بالایی بود
محمد سامعی یكی از دوستان و همكاران منتظرقائم نیز درباره این شهید واقعه طبس میگوید:
«حدود یك سال به پیروزی انقلاب مانده بود. در جلسهای كه كمك به مستمندان میشد با محمد آشنا شدم. در آن سالهای اختناق او به خوبی و با شجاعت، اعلامیهها و پیامهای امام را تكثیر میكرد و انتقال میداد. در همان اوایل آشنایی دارای خصوصیات و رفتار منحصر به فردی بود و زیاد عبادت میكرد. نماز شب و مستحبات را بهجا میآورد. قرآن زیاد تلاوت میكرد و فكر میكنم بسیاری از سورهها را حفظ بود چون هرموقع با هم بودیم یا مأموریتی میرفتیم، میدیدم آیات قرآن را زمزمه میكند.
زندگی او از هر جهت ساده و بیآلایش بود. هم از نظر غذا و مسكن و هم از نظر لباس و پوشش. دارای هوش سرشار و تدبیر سیاسی بالایی بود و در نخستین برخوردش با افراد مختلف، به خوبی آن شخص را میشناخت و از انگیزه و ماهیت او باخبر میشد و به قول معروف زود دو ریالیش میافتاد. در كارهای دستهجمعی معمولاً با چندین نفر مشورت میكرد و برای نظر اعضای شورا احترام ویژهای قائل بود. اگر هم میخواست خلافش عمل كند، میگفت من با نظر شما موافقم ولی فكر میكنم اگر اینجور باشد، نتیجه بهتر است. در مأموریتهای سخت همیشه نخستین نفری كه حركت میكرد، خودش بود و همین پیشتازی او موجب میشد تا دوستانش با دل و جان او را همراهی كنند. پس از فرمان حضرت امام در مورد مسائل كردستان، درنگ را جایز ندانست و نخستین نفری بود كه برای اعزام نامنویسی كرد. در كردستان به حدی مخلص، فعال و جسور بود كه او را به عنوان فرمانده منطقه عملیات غرب انتخاب كرده بودند و بسیاری از مسئولان و فرماندهان ردهبالای سپاه در آن زمان تحت امر او بودند.
آخرین نماز
یكی دیگر از دوستان محمد منتظر قائم كه او را در مأموریت صحرای طبس همراهی میكرد نیز با ذكر خاطرهای از این شهید بزرگوار میگوید: «وقتی قرار شد كه به منطقه طبس برویم، محمد گفت: اول نمازمان را بخوانیم . . . من نمازم را خواندم. ولی محمد هنوز در گوشه حیاط سپاه مشغول نماز بود. این بار نمازش حال دیگری داشت. بعد از آنكه نمازش تمام شد، یكی از برادرها به شوخی گفت: نماز جعفر طیار میخواندی؟ او با خوشحالی پاسخ داد: به جنگ آمریكا میرویم. شاید هم نماز آخرمان باشد. بین راه مثل همیشه شروع كرد به قرآن و حدیث خواندن و تفسیر و توضیح آن. سوره اصحاب فیل را برایمان تشریح كرد و گفت: آمریكا قدرت پیروزی بر ما را ندارد.
احساس كردم آخرین سفر اوست
همسر شهید محمد منتظر قائم نیز در بیان خاطرهای از شهید واقعه طبس میگوید:
لحظاتی قبل از اینكه به طبس برود، چهرهای مصمم و بانشاط داشتند. موقع خداحافظی گفتند: من میروم، هرچه شما كردی و پدر و مادرم. شما را به خدا میسپارم. از این نگاه و شیوه حرفشان احساس كردم كه محمد شهید میشود و این آخرین سفر اوست.
=======================================
پیکر شهید «مهدی منتظر قائم» چگونه پیدا شد؟
یک رزمنده دوران دفاع مقدس نحوه پیدا شدن پیکر نخستین شهید «عملیات محرم» را روایت کرد.
منطقه سمنان- عزتالدین چوبین که در جمع دانشآموزان سمنانی حاضر در منطقه عملیاتی محرم (منطقه شرهانی) سخن میگفت، توضیح داد: «عملیات محرم» در سال 61 انجام شد و کانال «بجلیه» از موانع دشمن در مقابل رزمندگان در منطقه شهرهانی بود. این کانال توسط 40 کشور دنیا از جمله فرانسه و انگلیس از «نهر عنبر تا چزابه و فکه» به طول 90 کیلومتر، عمق شش متر و عرض چهار متر ایجاد شده بود.
چوبین خاطرنشان کرد:در این منطقه،دشمن موانع و استحکامات وسیعی را ایجاد کرده بود که از جمله این موانع میتوان به کمین، میدان مین در پشت رودخانه «دویرج» با عمق 40 متر، سیمهای خاردار توپی و حلقوی و کانال اشاره کرد.
وی همچنین در مورد پیدا شدن نخستین شهید در منطقه مذکور گفت: گروه تفحص پس از شش روز تلاش، در روز هفتم به امام زمان (عج) متوسل شدند و نخستین شهید این منطقه را در حالی که گل سرخی در بالای جمجمهاش روییده بود، پیدا کردند.نام این شهید «مهدی منتظرقائم» از شهدای «لشکر 14 امام حسین(ع)» اصفهان بود و نام شهید و همزمانی پیدا شدن پیکرش با سالروز ولادت امام مهدی(عج)، نشان از کرامات این شهید و معجزات الهی داشت.
ماجرای پیدا شدن پیکر شهید مهدی منتظر قائم را یکی از رزمندگان اینگونه روایت کرده است:
نیمه شعبان سال ۱۳۶۹ بود. گفتیم: امروز به یاد امام زمان(عج) به دنبال پیکرهای شهدا میگردیم. اما فایده نداشت. خیلی جستوجو کردیم. پیش خود گفتم: یا امام زمان(عج) یعنی میشود بینتیجه برگردیم. در همین حین چهار پنج شقایق را دیدم که برخلاف شقایقها که تک تک میرویند، دستهای در یک جا روئیدهاند. گفتم حالا که دستمان خالی است، شقایقها را میچینم و برای بچهها میبرم. شقایقها را که کندم،دیدم روی پیشانی یک شهید روئیدهاند. او نخستین شهیدی بود که پیدا کردیم. شهید مهدی منتظر قائم.
=====================================================
منبع :
http://revolution.shirazu.ac.ir/?p=1000
مجموعه عکس شهید محمد منتظر قائم

محمد منتظر قائم در پای هلی کوپترهای آمریکایی به وسیله هواپیماهای جنگنده خودی که به دستور بنی صدر بمباران شدند تا آثار نفاق و همکاری با آمریکا از میان برود مورد اصابت قرار گرفت تا برای همیشه شاهد زنده خیانت ملی گرایان وابسته به اجانب باشد.
کارتر و نظامیان او و مزدوران داخلیش همه رفتند و در تاریخ گم شدند اما محمد ماند، برای همیشه و شهید شاهد بر تمام زمانه ها شد.



تصویر شهید محمد منتظر قائم در دوران دبستان دوران دبیرستان دوران سربازی

نخستین روزهای آزادی از زندان شاه. او پانزده ماه در زندان بود بدون اینکه کسی را لو بدهد یا برای خود مسئولیتی به عهده بگیرد. ضعف جسمانی ناشی از شکنجه در وجود او آشکار است.


بعد از انقلاب. رژه در خیابانهای یزد. پس از تشکیل سپاه پاسداران

کارت کمیته انقلاب اسلامی شهید محمد منتظر قائم

سخنرانی برای مردم یزد

سادگی و خلوص از صفات بارز شهید بود.

مدرسه حقانی
۶- محمد منتظر قائم
۷- حجت الاسلام محمد علی معلی
۳- حجت الاسلام رازینی

شهید آیت الله صدوقی و حجت الاسلام حاج شیخ علی اکبر منتظر قائم بر بالای جسد مطهر شهید آماده برای نماز

مراسم ختم آن شهید
- نفر وسط رهبر معظم انقلاب
- سمت راست شهید آیت الله صدوقی
- سمت چپ روحانی با عمامه سفید مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ علی اکبر منتظر قائم پدر شهید محمد منتظر قائم